loading...
تیم سایبری تومور
آخرین ارسال های انجمن
admins بازدید : 332 شنبه 25 دی 1395 نظرات (0)

بررسی خود ارضایی از نقطه نظر علمی
فروید، "پدر" علم روانکاوی، بر این باور است که برقراری رابطه جنـسی در انسان از دو خـواستگاه متفاوت نشات می گیرد. رویـکرد اولـیه غـریزی یـا فیزیـولوژیـک اسـت و دیـگری پـی آمد مـاهیـت نفسانی-عـاطفی انسـان ـاست.

 

با در نظر گرفتن دیـدگاه فیـزیولوژیک، رابطه ی جنسی در نتیجه رشـد ویژگی های ابتدایی جنسی در افراد ایجاد می شود. به عبارت دیگر انسان ها زمانی که از نظر جسمی به رشد کافی میرسند، آمـادگی بـرقرای ارتبـاط جنسی را پیدا می کنند. (این دوران که بلوغ نام دارد، در خانم ها در سن 18 سالگی و در آقایون در سن 21 سالگی به آخرین مرحله ی خود می رسد.)


در طول 7 سـال ابتـدایی زنـدگی، نیروی جنسی در یک پسر
بچه در تمام قسمت های بدن او توزیع می شود. از 7 تا 14 سالگی، نیروی جنسی به اعضای جنسی منتقل می گردد ( در آقایون بیضه ها و در خانم ها تخمدان) در این زمان تفاوت های ظاهری میان جنس مذکر و مونث پدید می آید.


در مردان استخوان ها قدری درشت تر شده و بدن عضلانی تر می شود، و به تدریج تن صدای آنها تغییر پیدا می کند. البته باید توجه داشت که این تغییرات با گذر زمان تکمیل می شوند. شروع این تغییرات حاکی از ابتدای سن بلوغ است. پس از آن منی و به مثابه آن اسپرم تولید می شود، ولی اسپرم ها در این زمان به بلوغ کامل نرسیده اند. بر اساس پژوهش های پزشکی، محققین بر این باورند که اسپرم ها در سن 18 سالگی شروع به بالغ شدن می کنند و در سن 21 سالگی مرحله ی بلوغ آنها تکامل پیدا می کند. در این زمان رشد بیضه ها و غدد مترشحه داخلی بدن نیز به آخرین حد خود می رسد.


ارتباط میان غدد جنسی و غدد درون ریز
در ارگانیسم بدن انسان 7 غده مترشحه داخلی وجود دارد. هر یک از این غدد هورمون های متفاوتی را ترشح می کنند که پیام های مختلفی را به اعضای دیگر منتقل میسازند. این غدد مسئول تنظیم و تعدیل عملکردهای مختلف بدن از جمله رشد، فشار خون، دمای بدن، میزان کلسیم، شکر، فسفر، و از همه مهمتر عملکرد جنسی افراد هستند.

 

زمانی که هر یک از این غدد به نحوی قادر به نشان دادن واکنش درست از خود نباشند، بدن ممکن است با انواع و اقسام مختلف اختلالات مواجه شود. به همین دلیل است که برخی از افرادی که در غدد خود با اختلال روبرو می شوند، باید با استفاده از هورمون های مصنوعی نیازهای بدن خود را مرتفع سازند.


مهمترین غده درون ریز، غده هیپوفیز نام دارد. این غده توانایی آن را دارد که به کل غدد درون ریز شدت و یا کسرت عمل وارد کند. غده ی هیپوفیز همچنین از جمله مهمترین غده های جنسی نیز محسوب می شود.
غده معروف هیپوفیز که محور اصلی کنترل فعالیت های بیضه ای/تخمدانی است، کنترل کلیه ی تنظیمات جنسی در بدن خانم ها و آقایون را به عهده دارد.
در مردان این غده فعالیت های جنسی خود را از زمان بلوغ -یعنی درست وقتی که هورمونهایی را به منظور تحریک اعضای جنسی به خون می فرستد- کار خود را شروع می کند.


در خانم ها هم غده ی هیپوفیز در دوران بلوغ با ایجاد هورمون هایی که سبب تخمک گذاری در تخمدان ها می شوند، کار خود را شروع می کند. هر یک از تخمک ها حاوی هورمون های جنسی زنانه هستند که سبب ایجاد و گسترش خصوصیات زنانه در بانوان می شوند.
همه ی انسان ها در تمام طول زندگی خود دائماً در حال انتقال و تغییر شکل انرژی هستند. همه چیز در زندگی انسان ها شروع و پایانی دارد و رابطه جنسی نیز از این امر مستثنی نخواهد بود.


اندام های جنسی انرژی را تولید می کنند که باعث ایجاد تمایلات و گرایش های جنسی در افراد می شود؛ اما به منظور تولید یک چنین انرژیی، اندام های جنسی باید از منبع ذهنی تغذیه شوند. افکار و تصورات جنسی به عنوان مواد اولیه ی تولید اسپرم و انرژی جنسی محسوب می شوند.
زندگی یک انسان از تلفیق یک اسپرم با تخمک شکل می گیرد. تنها یک اسپرماتوزوئید (نطفه) این توانایی را دارد که یک انسان جدید خلق نماید. گفته می شود که در هر بار انزال، مردها چیزی در حدود میلیون ها اسپرم از دست می دهند.


در یک زمین کشاورزی زمانی که کشاورز تصمیم می گیرد دانه بکارد، بهترین انواع دانه ها را انتخاب می کند، زمین را به خوبی شخم می زند، و دو تا سه دانه می کارد –و نه میلیونها- و زمانیکه این دانه ها بزرگ شده و رشد کردند، از آنها استفاده کرده میوه هایشان را میخورد و زندگی می کند.


به عنوان مثال یک درخت لیمو را در نظر بگیرید. این درخت زمانی به مرحله تکامل خود می رسد که بتواند میوه های رسیده ی لیمو پرورش دهد. اما اگر کسی به این امر توجه نداشته باشد و میوه ها را پیش از رسیده شدن کامل از درخت بچیند، با این کار خود به رشد درخت صدمه وارد کرده و اجازه نمی دهد که درخت به رشد و تکامل نهایی خود برسد.

 

admins بازدید : 232 سه شنبه 23 دی 1393 نظرات (0)

تقریبا یک سالی پیش خواب دیدم که امام علی ( ع ) به مسجد محله مون اومده و اونجا نماز جماعت برگزار میکنن .

پشت سر ایشون نماز خوندم، بعد از نماز رفتیم توی حیاط من دست امام علی رو بوسیدم ایشون هم سر منو بوسید ، خیلی خوشحال بودم .

از خواب بلند شدم گفتم یا علی ...

احساس غرور می کردم که امام علی منو دوست داره .

از اون روز به بعد خیلی بهشون احترام می گذاشتم اسمشون رو که می شنیدم گریم می گرفت ، همین حالا هم ازشون خیلی ممنونم که به خوابم اومدن .

اما ...

یادم رفت که باید یاد امام علی رو توی دلم نگه دارم

دستم به گناهای زیادی آلوده شد .

تا اینکه اربعین امسال به عراق سفر کردیم .

به ضریح امام علی که رسیدیم خیلی دلشوره داشتم

نمیدونم چرا ولی می ترسیدم . فک کنم از این میترسیدم که امام علی رو ببینم و شرمنده بشم .

ایشون به من محبت کرده بودن ولی من نامردی کردم ...

به ضریح که می خواستیم بریم با این که زیاد شلوغ نبود و می تونستم دستم رو به ضریح برسونم اما نمی شد .

هر کاری کردم نتونستم حتی به ضریح امام علی نزدیک بشم .

فمیدم اوضاع از چه قراره .

امام علی باهام قهر کرده بود .

همون جا جلوی ضریح نشستم زیارت امام علی خوندم بعدش هم نماز خیلی دلم هوایی شده بود حد اقل ضریح رو ببینم .

به خدا هر کاری کردم نتونستم ...

نشستم زمین خیلی گریه کردم تو دلم میگفتم : غلت کردم آقا منو ببخش ...

همونجا خوابم برد ،  نیم ساعتی خوابیده بودم تا اینکه بلند شدم گفتم دوباره میرم شاید دستم به ضریح رسید .

دوباره امتحان کردم نشد ...

داشتم میمردم ذکر حیدر از دهان زائران نمیرفت منم شروع کردم یه جایی تکیه دادم و ذکر حیدر رو گرفتم .

اومدم داخل حیاط داخل حسینیه خوابیدم ، فردا که میخواستیم بریم گفتم یه بار دیگه امتحان میکنم شاید شد .

رفتم داخل بازم نه ...

دوباره نشستم گریه کردم موقعی که داشتیم میرفتیم روم نمیشد به گنبد امام علی نگاه کنم .

یعنی واقعا ایشون منو نبخشیده ؟

آقا به حق همه پسرت امام حسین منو ببخش آقا غلت کردم میدونم بد بودم ولی شما آقایی کن ...

 

 

admins بازدید : 220 جمعه 23 آبان 1393 نظرات (0)

مادرموردعزاداریوشیوهوحاشیههاییکهدراینموردوجودداردمیخواهیمصحبتکنیم . ابتدامعنیشوروشعورراباهمبررسیودراینموردبحثراادامهمیدهیم .

شوربهمعنایغوغاوفریادوآشوباستومعنیدورآنمیتواندبراشتیاقوشعفوامیددلالتکند . شورواشتیاقباعثتداوموثبات،توسعهوپیشرفتدرهرامریمیباشد . امااگربهافراطکشیدهشودمانندسرعتاتومبیلعملمیکندکهممکناستباعثواژگونیاتومبیلشود،  شورمیبایستکنترلشوددرستمانندسرعتاتومبیل . شورمیبایستدرمسیرخودوبهاندازه،نهکمنهزیاد،بهکارگیریشودولذابااینتعاریفوتوصیفهابهمعنایشعورنزدیکمیشویم . یعنیشورمیبایستتوسطشعورکنترلشود . شعوربهمعنایفهمومعرفتیاشناختاست . اگرشعوروجودنداشتهباشدویاکمباشدشوربهافراطکشیدهشدهوباعثواژگونیمیگردد . مادرموردعزاداریحضرتسیدالشهدا (ع)  صحبتمیکنیم . عزاداریحضرتسیدالشهدا ( ع ) درقالبافرادیکهدورهمجمعمیشوندوبهعبارتیهیئتعزاداریتشکیلمیدهند . هیئتدرواقعهماناتومبیلیاست  کهوسیلهرسیدنبههدفمانیعنیسعادتدنیویواخرویاست . بیشکپیمودنهرمسیرنیازمندوسیلهاستتامارازودتربههدفمانبرساند . طبیعیاستکهبههراندازهاینوسیله ( اتومبیل ) ایمنترباشدوسرعتبیشتریداشتهباشدومارازودتربههدفمانمیرساند . سریعوسالم . هیئتعزاداریبهعنوانوسیلهایبرایرسیدنبههدفمستلزمشعوروشورمیباشدیعنیدرحقیقتشعورامنیتوایمنیاینوسیلهاستوشوربهعنوانیکمحرککهسرعتاینوسیلهراتامین میکند . شعوریعنیمعرفتوشناخت . بدینمعناکهبدانیمامامحسین (ع ) برایچههدفیوباچهنیتیخودوفرزندانواهلبیتویارانخودرابهکربلابردند . درحالیکهمیدانستندهمهآنهاکشتهواسیرخواهندشد . معرفتوشعوریعنیهدفازقیامامامحسین ( ع ) رابدانیم . بدانیمکهشرایطآنزمانجامعهدرچهوضعیتیبودوبهچهقسمتیدرحرکتوپیشرفتبودوچراامامحسین ( ع ) دستبههمچینقیامخونینیزدند . معرفتوشعوریعنیدرکپیامهایعاشوریوقیامامامحسین (ع) شعورومعرفتیعنیبتوانیمازقیاموحرکتامامحسین ( ع ) درآنزمانباذکردلایلقانعگشتهومنطقیوعقلیدفاعکنیم . چراکهدشمناناصراردارندهدفازقیامامامحسین (ع)رامسائلدنیویعنوانکنند . وامامحسین ( ع ) رابهقدرتطلبیمحکومنمایند..درمالکیه  اگر قیام امام حسین (ع) نبود امروز نام و نشانی اسلام وجود نداشت.  همانگونه  که امام حسین (ع) فرمودهدف من اصلاح است جدم ( رسول خدا(ص) ) و امر به معروف و نهی از منکر وبپا داشتن نماز استو از انجا ئیک امر به معروف و نهی از منکر و نمز باعث رستگاری و سعادتمند  شدن انسان  اثبات می گردد که هدف امــام حــســیــن (ع) خیر خواهانه و دلسوزانه بوده و امــام حــســیــن (ع) برای سعادت مند شدن ما و زنده ماندن اسلام عزیز خود و فرزندان و یاران با وفای خود را فدا نمودند . حال که ما هدف قیام مقدس امــام حــســیــن (ع) را فهمیدیم میبایست برای زنده ماندن یاد امــام حــســیــن (ع) و رسانیدن پیام و عبرتهای قیام امــام حــســیــن (ع) تمام تلاش خود را به کار بگیریم و بدین وسیله  محبت و دلسوزی و فداکاری های امــام حــســیــن (ع) و حضرت زینب (س) و فرزندان و یاران باوفایشان را جبران نماییم ودین خود را در برابر انها ادا نماییم.  همانگونه که اگر کسی به ما محبتی می کند ما نیز بایستی محبت او را جبران نماییم و این یک وظیفه و جدانی و انسانی هاست. اما هدف قیام امــام حــســیــن (ع) و پیام ها و عبرتها عاشوری فراتر از این هدفهاست که در اینجا نمی توان همه انها پرداخت وتا همین اندازه کفایت می کند. بحث ما درمورد شعور و شور در هیئت و عزاداری امــام حــســیــن (ع) است.  حال که تا اندازه ای شعور و نثبت به امــام حــســیــن (ع) و قیام ایشان معرفت کسب کردیم. برای پیمودن  راه سعادت به وسیله ی عزاداری امــام حــســیــن (ع)  (هیئت) احساس امنیت می نماییم . حال که امنیت این وسیله تامین شد ه می بایست یک نیروی محرکی وجود داشته باشد تا این وسیله را به حرکت در آمد و این نیروی محرک همان شور است. کسالت و خستگی باعث می شود که این وسیله (هیئت) از حرکت بایستد و با حرکت ان با شغل و کندی مواجه شود و شور درست نقطه مقابل خستگی و کسالت است و باعث تحرک و تدارم و سرعت می گردد.  اما همانگونه که در ابتدا گفته شد شور به عنوان محرک و سرعت دهنده بایستی کنترل شود و شعور بهترین وسیله کنترل شور است که در اینجا معمای آن با مطالبی که تا به حال گفته شده کاملتر است. در اینجا شعور معنای عقلانیست به جوز می گیرد. توضیح اینکه همانگونه که  قریب به اتفاق بزرگان دین گفته اند تردیک ترین راه رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی راه و رسم  حضرت سید الشهدا (ع) است. لذا بایستی وسیله پیمودن این راه ( هیئت ) به گونه ای کنترل کنیم تا ما را به سرعت و سلامت به مقصد برساند و این مهم جذب شعور به معنای عقلانیست مسیر نمی شود . یکا یک افراد هیئت عزاداری مصداق را شده این اتومبیل وسیله هستند . اگر راننده اتومبیل عقلانیست شعور نداشته باشد دچار ساخره می شود . یعنی یا از حرکت می ایستد و یا بر اثر سرعت زیاد و انحرافات دچار واژگونی می شود . لذا یکا یک افراد هیئت می بایست شعور همراه شور داشته باشند . تا بتوانند وسیله (هیئت) را در مسیر خود هدایت تا آنها را به مقصد برساند . در پایان این نکته اهمیت ویژه دارد که اولا شخص امــام حــســیــن (ع) بویسیله قیام عاشورا در جهان شور را به معنای ( غوغا ) بوجود آورد تا همگان را از انحراف و خیانت و فساد حکومت یزید آگاه نماید هر کجا غوغا و آشوبی به پا شود انسانها دلیل آنرا جویا می شوند و پاسخ بهپرسشهای به امدن دلیل قیام امــام حــســیــن (ع) هدف ایشان و پیامها و عبرتهای عاشورا را به مردم جهان مخابره می کند و به این ترتیب ابتدا شور و شعور به وجود می آید. در را بته بحث شور و شعور هر چقدر جلوتر برویم می بینیم که شور و شعور به گونه ای با هم آمیخته اند که قابل تفکیک و جدا شدن نیستند. شور و شعور با همدو بال پرنده ای هستند که هر کدام نباشد پرنده قادر به پرواز و تعادل و ادامه  طی مسیر ندارد. لذا شور و شعور هر دو لازمه عزاداری سید الشهدا (ع) است و ضرب زدن و فقدان هر کدام به هیئت ها عزاداری به عنوان وسیله رسیدن به هدف اصلی ضربه های جبران  نا پذی را رد می کند. از طرفی بیشتر اعضای هیئت جوانان پر شور نشین می دهند که خود ظرافیت بسیار عظیمی و مهمی محوب می شود که می بایست با شعور به معنای عقلا نیست از این ظرافیت یعنی شور عظیم بهترین و بیشترین بهره را بردند اینکه با ایراد گرفتنهای بی جا آن را در کوب کرد و انرژی و سرمایه عظیم را هدر داد...

منبع : تیم سایبری تومور

 

admins بازدید : 362 پنجشنبه 22 آبان 1393 نظرات (1)

آقا میدونم نوکر خوبی نبودم خیلی اذیتت کردم جلوی تو گناه کردم . به خدا میدونستم گناهه ولی باز انجامش دادم . از خدا خجالت میکشم میدونم آقایی و به قول معروف تیپت به ما نمیخوره ولی بیا و به حرف من گوش بده . آقا به دستای قطع شده عباست به پهلوی شکسته مادرت به فرق شکافته پدرت به غم بزرگ خواهرت آقا عوض میشم . تو کریمی ببخش . آقا اگه اجازه بدید اربعین با عاشقای دیگه راهی کربلا هستیم . بالاخره بعد از این همه التماس کردن و منتظر نشستن نوبت ما هم رسید . آقا هر وقت اسمت میاد دلم هوایی میشه نمیدونم چطور تو دلم جا کرده به نظرم این نهایت عاشقی هستش . هنوز نه تو رو دیدم نه چیزی دربارت میدونم هیچی فقط بهم گفتن که تو کی هستی . با حرف عاشقت شدم . یا حسین گفتیم و عشق آغاز شد . آقا تو هیئت ها همه کربلایی هستن منم کربلایی میشم . ولی من کارم با این چیز ها درست نمیشه ، میدونم کربلا رزق بزرگی هست که شامل همه نمیشه و اینو هم میدونم که با دیدن حرمت تمام گناهام پاک میشه ولی ازت یه خواهشی دارم آقا منو حلال کن . خیلی بد بودم ،  ولی سینه میزدم  ، دروغ میگفتم ولی امر به معروف میکردم ، نمازم اول وقت نبود ولی یاحسین گفتم ، آدم نبودم ولی خودم رو اشرف مخلوقات میدونستم ، روم نمیشد بگم یاحسین ولی همه منو به اسم تو میشناختن آقا من لایق هیچی نیستم ، نمیدونم چطوری منو طلبیدی با این که میدونم هنوز کربلا رفتنم صد در صد نیست ولی ازت ممنونم که باز هم دلمو حسینی کردی . آقا مردم این دوره زمونه نامردن نمیشه بهشون اعتماد کرد ، نمیشه بشون تکیه کرد همه ما همینجوریم دیگه کسی به رفیقش نمیگه برادر ولی من به تو تکیه کردم بهت اعتماد کردم ، شب ها برات گریه کردم دوست داشتم تو هم جوابمو دادی . دلم میخواد شهید شم اما میترسم ... 

آقا شهدا الکی نبودن پس من هم الکی شهید نمیشم . میدونم سخته ولی میخوام منم مومن واقعی باشم . میخوام دنیا رو برا خودم زندان کنم . دلخوشیم شما باشین ...

یا حسین من برای همه اونایی که کربلا رو دوست دارن دعا میکنم دوست عزیزم یکی از همکاران تیم سایبریمون خیلی دلش میخواد بیاد ، دلش از منم پاک تره ولی یه مشکلی داره که نمیتونه بیاد ... آقا کار همشون رو راه بینداز . من چیزی نیستم از شما چیزی بخوام یا برای کسی دعا کنم اما همیشه به این جمله فکر میکنم که میگه دستم از ضریحت کوتاهه . واقعا همینجوره آقا دستم از ضریحت کوتاهه ؟

پـ . نـ

این یه درد و دل میون من و آقام بود . ایشالله توی کربلا برای تمام شما دعا میکنم . یا علی

 

admins بازدید : 237 پنجشنبه 08 آبان 1393 نظرات (1)

به خدا من اینارو از جای بدی نیاورده ام همش مال خودمه.باور کنید .

-برادر عزیز نمیشه که هر کی اومد این همه طلا بده بگه برای یتیم ها میدونی این همه پول و طلا چه قدر هست ؟!

-آره خیلی هست . 

- خب شما بگین از کجا این همه پول و طلا آوردید تا من قبول کنم به خدا الکی نیست .

- اینا مال زنمه !

- خانومتون !! پس کجاست و چرا میخواین این هارو به ما بدید ؟؟

- ماجرا داره نمیتونم بگم شما اینارو قبول کنید .

- خب خانومتون الآن کجاست ؟

- به رحمت خدا رفته . 

- خب باید بمونید که همه چیز ها رو بدیم چک کنند دیگه این فرم رو هم پر کنید انشالله تا دو روز دیگه اهدایی تون رو قبول میکنیم . 

- دو روز !!؟؟ من باید برم سفر .

-خب کجا ؟ داستانتون رو بگید شاید یه کاریش کردم .

زورکی راضی شد بگه ماجرا از چی قراره 

من تو خارج درس میخوندم ، یه روز یه دختر دیدم محجبه زیبا با کمال و ... خلاصه رفت تو دلم . گفتم برم خاستگاریش . رفتیم خاستگاری خانوم توی بحث ها بهم گفتن دینت چیه گفتم اسلام . گفت اسلام !! ما مسیحی هستیم و دخترمون رو به هم دینی های خودمون میدیم . من گفتم حالا باید چیکار کنم !! گفت باید مسیحی بشی . جا خوردم نمیتونستم دینم رو ول کنم اما بد تر از اون دختر رو نمیتونستم از ذهن خودم بیرون کنم ، بهشون گفتم حالا تا فردا خبرتون میدم شمارشون رو گرفتم . وضعیتی سختی داشتم . گفتم باید دینم رو حفظ کنم اما هر کاری کردم فکر اون دختر از توی ذهنم بیرون نیومد . فرداش زنگ زدم گفتم قبوله هرچی شما بگید انجام میدم . خلاصه ازدواج کردیم و یک سالی گذشت . توی خیابون از سر کار بر میگشتم که چشمم به ماه خورد . ماه شکل ماه محرم بود . یه لحظه تقویم رو نگاه کردم دیدم ماه محرمه رفتم خونه خیلی گریه کردم گفتم خدا من چیکار کردم دینم رو به یه زن فروختم . دیدم خانومم اومد یه لحظه اشکم رو بند آوردم اما خانومم فهمید گفت چرا گریه میکنی ؟ گفتم دلم گرفته همینجور دارم گریه میکنم . گفت نه من با تو چند ساله زندگی کردم میدونم این گریه گریه دل گرفتگی نیست راستشو بگو چرا گریه میکنی ؟ گفتم ما یه آقایی داریم خیلی غریبه همه خانواده اش برد کربلا یه جایی توی عراق ... تا هر چی میدونستم درباره امام حسیــــــــن بهش گفتم دیدم اشکش داره در میاد خیلی داشت گریه میکرد منم تا نور داغ بود چسبوندم و روضه خوندم درباره مادرش فاطمه خواهرش زینب ، پدرش علی ، برادرش عـــبـــاس و حسـن گفتم درباره پسر شش ماهش دختر سه سالش گفتم دیدم داد زد گفت بسه داری منو میکشی . گفت میخوام بیشتر درباره آقای شما بدونم . رفتم براش کتاب امام حسین خریدم آوردم هر روز کلیش رو میخوند و گریه میکرد چند روز بعد بهم گفت بیا بریم توی دین شما منم گفتم باشه باهم دوتایی مسلمان شدیم نماز میخوند و برای امام حسین سینه میزد . دو روز بعد گفت بیا بریم کربلا زندگی کنیم . گفتم باشه بعضی از چیز هامون رو فروختیم بعضز هاشو هم کردیم توی ساک خونمون رو که میخواستیم بفروشیم پدرش فهمید و نگذاشت ما بریم خانومم خیلی ناراحت بود خیلی گریه میکرد تا اینکه از غم امام حسین دق کرد . من خیلی  ناراحت شدم . وقتی میخواستیم قبرش کنیم پدر و مادرش گفتن ما باید تمام طلا هاش رو باهاش خاک کنیم من نگذاشتم . رفتم شب خاوبیدم خیلی فکر کردم گفتم فردا میروم از توی قبر درش میارم میبرمش کربلا دفنش میکنم . فردا رفتم قبر رو کندم جاش یه مرد دیدم دو سه تا قبر کناریش رو هم کندم دیدم نیست غیب شده رفته توی زمین عصبانی شده بودم رفتم خونه با اینکه خسته نبودم ولی خوابم برد توی خواب یه آقای خوشرو اومد پیشم . گفت این خانوم شما ما رو خیلی دوست داشت ما هم بردیمش پیش خودمون . تا بیدار شدم بارم رو بستم برم کربلا . رفتم طبق آدرسی که امام حسین توی خواب بهم داد همونجا رفتم قبر رو کندم دیدن این خانومم اینجاست خیلی سر قبرش گریه کردم. حالا اومدم این پول ها و طلا هارو بدم برا فقرا و یتیم ها ... 

admins بازدید : 370 شنبه 29 شهریور 1393 نظرات (0)

 

در اوایل رهبری امام خامنه ای (مدظله) ، آیت الله شهید سیدعباس موسوی (دبیرکل سابق حزب الله لبنان) برای دیدار با رهبری و عرض تسلیت به پسر امام، مرحوم حجت الاسلام احمدآقا خمینی به ایران می آیند

و بعد با آسیداحمد آقا ملاقات میکند و به ایشان تسلیت میگویند و بعد یک روایت به ایشان میگوید که مضمونش این است که پیامبر اسلام به حضرت علی علیه السلام میفرمایند:

که در آخرالزمان یکی از فرزندان من که همنام پیامبر بنی اسرائیل است بنام روح الله به حق قیام میکند و ظالم از کشورش بیرون میکند و حکومت تشکیل میدهد و بعد از او فرزند دیگر من از اهل خراسان که همنام علی است صاحب حکومت میشود و در دست راستش خللی وارد میشود و پرچم را به صاحب امر میدهد...

 

 

admins بازدید : 246 شنبه 15 شهریور 1393 نظرات (0)

اگر بدانیم پولی که حجاج بابت سوغات و حج خود می پردازند ، خرج گروه تروریستی داعش می شود ، این حج چه اشکالی دارد؟؟؟

پاسخ آیت الله مکارم شیرازی(مدظله):این مسئله با توجه به این که بجا آوردن حج عمره بر کسانی که مستطیع برای عمره هستند و هنوز حج تمتع بجا نیاورده اند واجب است (بنابراحتیاط) ، مشکلی ندارد اما شایسته است که خرید های خود را از آن کشور انجام ندهند.

admins بازدید : 253 چهارشنبه 12 شهریور 1393 نظرات (0)

گفت بریم کربلا. زن گفت با این وضعیتمون ؟؟؟!!! نمیشه من بچه دارم.مرد گفت میریم به عشق حسین .

خلاصه رفتن کربلا توی راه کربلا زن حالش بد شد بردنش بیمارستان دکتر گفت : متاسفانه حالش خوب نیست و بچشو از دست داده . یه دو روزی بستری بود بعد از بیمارستان مرخص شد  خیلی ناراحت بود رفت حرم امام حسین زیاد شلوغ نبود گوشه حرم نشسته بود و زیارت عاشورا میخوند شوهرش بهش گفته بود دو سه ساعت دیگه بیا بیرون زن همونجا خوابش برد حدود سه الی چهار ساعت گذشته بود مرد کم کم داشت نگران می شد زن اومد بیرون مرد عصبانی شد دید حال همسرش خیلی خوبه عصبانیتش یادش رفت . گفت چی شده اینقدر خوشحالی گفت . داشتم زیارت عاشورا میخوندم خوابم برد تو خواب یه خانوم نورانی توی دشت بزرگ و سرسبز اومد پیشم یه بچه بهم داد من زبونم بند اومده بود بچه رو گرفتم و بعد رفت . رفتن بیمارستان دکتر گفت حال خانومت اونی که بوده الآن نیست خیلی فرق کرده برگشتند ایران یه دو ماهی گذشت رفتن دکتر دکتر گفت خدا بهتون بچه داده . خیلی خوشحال شدند اسمشو چی بزاریم ( محمد ابراهیم )...

 

اینجوری محمد ابراهیم همت شهید همت شد.

admins بازدید : 266 دوشنبه 03 شهریور 1393 نظرات (1)

این مطلب کوتاه و گویا رساننده ی بزرگترین افکاری که باید مورد توجه ما در آخرالزمان قرار بگیرد،می باشد.

با کمی تفکر در قرآن میتوان این موضوع را به وضوح دید.

این جمله یک راه حل و استراتژی بسیار سنگین و راهبردی برای نجات از غفلت و دسیسه های آخرالزمان می باشد.

با این جمله باشد که فرجی باشد....

admins بازدید : 241 دوشنبه 03 شهریور 1393 نظرات (0)

 

 

همان طور که میدانید ، اهل سنت برای اتمام قرآن ، کلمه (لعلی) را از صدق الله العلی و العظیم حذف کرده و نمی گویند .

حالا به آیه 12 سوره غافر توجه کنید(ذلِکُمْ بِأَنَّهُ إِذا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ کَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَکْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُکْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْکَبيرِ)(این بخاطر آن است که وقتی خداوند به یگانگی خوانده می شد انکار می کردید ، و اگر برای او همتایی می پنداشتند ایمان می آوردید اکنون داوری مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است ( و شما را مطابق عدل خود کیفر می دهد ) )،اگر  این تفکری که  اهل سنت دارد ، درست باشد ، پس باید(العلی) را در آخر این آیه  حذف کنیم.

اهل سنت و تشیع هر دو قرآن را قبول دارد، قرآن که اشتباه نمی گوید.

علاوه بر این - «علي» از اسماء خداوند است و خداوند خود را با اين نام يا صفت در قرآن مجيد خوانده است. چنانکه در سوره بقره، آيه 257 آمده است «و هو العلي العظيم».
اما اين که اهل سنت «صدق الله العظيم» مي گويند ولي شيعيان کلمه «العلي» را براي آن اضافه مي کنند سابقه ديرينه اي ندارد. امروزه اين گونه مرسوم شده است و علت خاصي براي آن به نظر نمي رسد مگر تعصبات عاميانه اي که از هرعاملي جهت جداسازي امت اسلامي از يکديگر استفاده مي کند. شاید اهل سنت به این دلیل از گفتن کلمه علی در کنار عظیم امتناع می کنند که تصور می کنند شیعه از این لفظ امیر مومنان (ع) را قصد می کند در حالی که این کلمه از اوصاف الهی است و در خود قرآن برای خداوند به کار رفته است .

admins بازدید : 295 دوشنبه 03 شهریور 1393 نظرات (0)

انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران،نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداران حضرت حجت(ارواحنا فداه) است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.

امام خمینی(ره):صحیفه نور،چاپ اوّل،ج21 ،ص 107 الی 108

admins بازدید : 202 دوشنبه 03 شهریور 1393 نظرات (0)

این حدیث رو برای دیگر افراد هم استانی خود ارسال کنید...

 

این آرامگاه زیارتگاهی است منسوب به یکی از فرزندان موسی بن جعفر است.که در شهرستان جهرم واقع شده‌است. ساختمان این زیارتگاه شامل

بقعه‌ای کوچک و ساده‌است که درون آن فاقد تزیینات و کاشی کاری است. این زیارتگاه دارای گنبد آجری ساده و بلندی است. سنگ قبر این

امامزاده در سال ۸۰۶ ه.ق به دستور سلطان محمد سلجوقی در اصفهان ساخته شده و به جهرم انتقال داده شده‌است. ساختمان زیارتگاه نیزمربوط

به قرن نهم هجری است.

این بقعه از دیرباز مورد توجه اهالی شهر جهرم و شهرهای اطراف بوده و اخیراً اداره اوقاف شهرستان جهرم اقدام به گسترش امامزاده کرده

است.

admins بازدید : 382 دوشنبه 13 مرداد 1393 نظرات (0)

 

اومد برای دفتر من وقت گرفت بعد موقش که شد اومد و گفت: سلام حاج آقا من نمیدونم  چه چیزیم شده خیلی سوال برام پیش میاد جواب هیچ کدومشون رو هم نمیدونم خیلی گیج شدم همه جا رفتم حتی به روانشناس هم مراجعه کردم دارم دیوونه میشم!!!

بهش نگاه کردم وضع حجابش زیاد خوب نبود معلوم بود دین و اعتقاد خوبی نداره

.اومدم قرآن رو بردارم گفت حاج آقا لطفا اون کتاب قدیمی رو بذارین این کتاب های جدید هم نتونستن به من بگن که چم شده دیگه این کتاب مال دو هزار سال پیش میخواد جوابم رو بده.

خیلی بهم بر خورد بهش گفتم: من به یه شرط جواب تو رو میدم شرطش هم اینه که من کاری ندارم دین و مذهب تو چیه ولی هرچی باشه به مذهبت توهین نمیکنم شما هم به اعتقادات من توهین نکنید لطفا.

بعد قبول کرد و بهش گفتام که در مورد قرآن چه میدونی گفت:فقط میدونم که دو سه هزار سال پیش بر پیغمبر نازل شده و پیامبر هم اونو نوشته بعضی ها هم خیلی بهش اعتقاد دارن.من بهش گفتم کشورت ایران رو هم دوست داری؟؟؟ گفت: آره من به وطنم عشق میورزم خیلی هم کشورم رو دوست دارم

بعد بهش گفتم میدونستی که داخل قرآن سه تا از مهم ترین آیه های قرآن در مورد ایرانی ها است!!؟؟

بعد گفت: جدی، راست میگین؟؟

من آیه هارو بهش نشون دادم خیلی تعجب کرد گفتم حالا میتونم از قرآن یه آیه بهتون نشون بدم؟؟

گفت:بله نشون بدین ببینم. قرآن رو باز کردم یه آیه ای براش آوردم خیلی تحت تاثیر قرار گرفت ازم تشکر کرد و رف.

یه ماه بعد اومد وضع حجابش خیلی خوب شده بود دیدم یه قرآن زیر بغلشه آوردو بهم سلام کرد گفت حاج آقا من چطور از شما تشکر کنم خیلی از شما ممنونم این هم هدیه من به شما.

قرآن رو به من داد،خیلی خوشحال شدم

این داستان واقعی بود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

admins بازدید : 389 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (0)

 

داشت میجنگید،هوا هم خیلی گرم شده بود،کامیونی پر از مواد خوراکی و سلاح اومد راننده صدا زد که این هارو خالی کنین ولی بچه ها داشتن میجنگید.یه ساعت بعد شهید برونسی اومد کنار کامیون دید یه خانومی داره بار رو خالی میکنه.رفت جلوتر گفت:ببخشید حاج خانوم مرد اینجا نبود این بار هارو خالی کنه خانومه یه لبخند زد یه لحظه یادش اومد اینجا منطقه جنگی هست اصلا هیچ زنی اجازه نداره بیاد چطور اومده گفت:خانوم شما کی هستین؟؟؟خانوم لبخند زد و گفت مگه شما برای داداش من نیومدین بجنگید؟؟؟؟!!!!شهید برونسی تعجب کرد و گفت :مگه داداش شما کیه ، یه لحظه فکر کرد که این حضرت زینبه

حضرت زینب گفت:داداش من حسینه.شما برا داداش من میجنگید  من هم هرکاری از دستم بر بیاد برا شما انجام میدم

 

admins بازدید : 362 پنجشنبه 09 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

می گویند سیاهی چادرم  چشم را می زند! چشم آدم های حریص و هرزه را ... چشم را که هیچ!  خبر ندارد تازگی ها دل را هم می زند! دل آدم های مریض و بیمار دل را! از شما چه پنهان چادرم دست و پا گیر هم است! دست وپای بی بندوباری  را می بندد!  چادر برای کسانی است که نمی خواهند عزت آرتشان را به بهای ناچیز لبخند های هرزه بفروشند! چادرم سند بندگی عبودیتم را امضا می کند!

admins بازدید : 386 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (2)

 

 

آیت لله بهجت:

بسمه تعالی. گفتم هیچ .، در خانه اگر کس است یک حرف بس است . بارها گفته ام و باردگر می گویم کسی که بداند هر که خدا را یاد کند ، خدا هم نشین اوست ، احتیاجبه هیچ وعظی ندارد .،می داند چه باید کند .، می داند که آن چه را که می داند ، باید انجام دهد و در آن چه نمی داند ، باید احتیاط کند.

admins بازدید : 360 شنبه 04 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن.زمان تشییع و تدفینم گریه نکن.زمانخواندن وصیتم گریه نکن.فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند و زنان ما حیا را...

فرازی از وصیت نامه شهید زقاقی

admins بازدید : 702 جمعه 03 مرداد 1393 نظرات (1)

 

 


بسم الله الرحمن الرحیم

 

تمام اجزای بدن سگ ( مو ، ناخن ، پوست و استخوان ) و رطوبت آن نجس است . البته از سگ میتوان برای نگهبانی یا شکار استفاده کرد ولی باید محل زندگی او از محل زندگی انسان دور باشد .

شخصی از امام صادق (ع) در این رابطه سوال کرد و امام صادق (ع) فرمودند :

بله میتوان استفاده کرد ، اما هرگز نباید آن را به داخل خانه ات ببری 

دستور اسلام برای دوری کردن از سگ که یکی از نجاسات است دارای حکمت های فراوانی است که هنوز بسیاری از آن ها برای ما مشخص نشده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید :

فرشتگان به خانه ای که در آن سگ وجود داشته باشد وارد نمیشوند 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما بر روی کدام یک از موضوعات سایت باید بیشتر کار شود.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 210
  • کل نظرات : 69
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 137
  • آی پی دیروز : 69
  • بازدید امروز : 279
  • باردید دیروز : 869
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,689
  • بازدید ماه : 2,456
  • بازدید سال : 47,437
  • بازدید کلی : 287,485