loading...
تیم سایبری تومور
آخرین ارسال های انجمن
admins بازدید : 442 یکشنبه 06 مهر 1393 نظرات (0)

سلام تیم سایبری تومور به خاطر فرا رسیدن هفته دفاع مقدس پستی را در سایت گذاشته با موضوع دفاع مقدس ، برای دیدن ادامه پست به ادامه مطلب مراجعه کنید . حتما فایل ویژه نامه رو دانلود کنید .

با تشکر.

مدیریت سایت.

فرق بين جنگ و دفاع مقدس چيست؟

تبيين تفاوت دو واژه فوق نيازمند توجه به مفهوم و نوع نگاهي است كه در ادبيات سياسي و هنجارهاي اجتماعي و ديني يك جامعه پيرامون اين دو وجود دارد ؛ جنگ يا « نبرد مسلحانه بين دولتها» به عنوان واقعيتي در جوامع بشري ، مفهومي عام و از جنبه هاي مختلف قابل تعريف است و به انواع متعددي نظير ؛ تهاجم نظامي ، جنگ تدافعي ، مشروع و يا نامشروع ، داخلي يا بين المللي و ... ، تقسيم مي شود . و در بسياري مواقع جنگ اقدامي ناپسند ، غير عقلي ، غير ديني و نامقدس است نظير تجاوزات نظامي و راه اندازي جنگ به خاطر سلطه طلبي ، جاه طلبي ، چپاول منابع ملت هاي ديگر و... . اما دفاع مقدس نوعي خاص از جنگ و نبرد مسلحانه است كه از يكسو حالت تدافعي در مقابل تجاوز نظامي بيگانگان داشته واز سوي ديگر مطابق با هنجارهاي ديني پذيرفته شده در يك جامعه و داراي ارزش ديني و اجتماعي است . مانند جنگ به منظور دفاع از خويش (دفاع مشروع) در مقابل متجاوزين به دين، عِرض، جان و مال خود و بستگان يا مملكت و نيز به منظور دفاع از مظلومين عالم و يا در مقابل ستمگراني كه آزادي دعوت ديني را سلب مي كنند و با حاكميت استبدادي مانع انتخاب آزادانه دين صحيح از سوي مردم مي گردند.
در ادامه جهت تبيين دقيقتر موضوع دفاع مقدس توجه به نكات ذيل حائز اهميت است:
يك. قداست و امور مقدس در فرهنگ اسلام 
از نظر دين، هر فعل يا امري كه جنبه الهي و صبغه ربوبي داشته باشد، مقدس است. « صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً ؛» 
قدسي بودن مبتني بر بهره مندي از صبغه و جنبه الهي در عقايد، اخلاق و افعال فردي و اجتماعي است و آن نيز در پرتو حسن و نيكويي فعل و فاعل به دست ميآيد. بنابراين هر چيزي كه صبغه ربوبي و جنبه الهي داشته و تحت نظارت و دستور خداوند متعال باشد، از امور مقدس محسوب مي‏شود. حتي افعالي كه انسان‏ها به مقتضاي طبيعت و نيازهاي طبيعي خود، انجام مي‏دهند و در راستاي دستورات خداوند متعال است، از امر قدسي شدن مستثنا نيست
امام صادق(ع) در اين باره مي‏فرمودند: « الكاد علي عياله كالمجاهد في سبيل الله »؛ «كسي كه براي تأمين خانواده خويش تلاش كند، اجر او مانند پاداش مجاهد در راه خداست».  
دقت در اين حديث و ساير احاديث مشابه آن، نشان مي‏دهد كه شرع با دخالت در امور دنيوي ـ حتي در امور ضروري بشر، همانند به دست آوردن مخارج زندگي ـ سبب مي‏شود بين امور دنيوي بشر و مفاهيم كاملا مقدس (همانند قرآن كريم، پيامبران و امامان و...) ارتباط برقرار و آنها نيز اموري قدسي و الهي شود. حتي ممكن است آن قدر ميزان تقدس و الهي بودن آنها بالا باشد، كه انسان به ياري آنها بتواند در معاد به بالاترين مدارج عالي بشريت و لقاي

پروردگارش نايل آيد.                                                                                                                  

دانلود ویژه نامه شامل ( یک عدد سخنرانی ، دو عدد آهنگ و یک عدد مداحی و 10 پوستر و یک پستر لایه باز )

کلیک کنید

رمز : www.tumour.ir

سلام تیم سایبری تومور به خاطر فرا رسیدن هفته دفاع مقدس پستی را در سایت گذاشته با موضوع دفاع مقدس ، برای دیدن ادامه پست به ادامه مطلب مراجعه کنید . حتما فایل ویژه نامه رو دانلود کنید .

با تشکر.

مدیریت سایت.

فرق بين جنگ و دفاع مقدس چيست؟

 

تبيين تفاوت دو واژه فوق نيازمند توجه به مفهوم و نوع نگاهي است كه در ادبيات سياسي و هنجارهاي اجتماعي و ديني يك جامعه پيرامون اين دو وجود دارد ؛ جنگ يا « نبرد مسلحانه بين دولتها» به عنوان واقعيتي در جوامع بشري ، مفهومي عام و از جنبه هاي مختلف قابل تعريف است و به انواع متعددي نظير ؛ تهاجم نظامي ، جنگ تدافعي ، مشروع و يا نامشروع ، داخلي يا بين المللي و ... ، تقسيم مي شود . و در بسياري مواقع جنگ اقدامي ناپسند ، غير عقلي ، غير ديني و نامقدس است نظير تجاوزات نظامي و راه اندازي جنگ به خاطر سلطه طلبي ، جاه طلبي ، چپاول منابع ملت هاي ديگر و... . اما دفاع مقدس نوعي خاص از جنگ و نبرد مسلحانه است كه از يكسو حالت تدافعي در مقابل تجاوز نظامي بيگانگان داشته واز سوي ديگر مطابق با هنجارهاي ديني پذيرفته شده در يك جامعه و داراي ارزش ديني و اجتماعي است . مانند جنگ به منظور دفاع از خويش (دفاع مشروع) در مقابل متجاوزين به دين، عِرض، جان و مال خود و بستگان يا مملكت و نيز به منظور دفاع از مظلومين عالم و يا در مقابل ستمگراني كه آزادي دعوت ديني را سلب مي كنند و با حاكميت استبدادي مانع انتخاب آزادانه دين صحيح از سوي مردم مي گردند.
در ادامه جهت تبيين دقيقتر موضوع دفاع مقدس توجه به نكات ذيل حائز اهميت است:
يك. قداست و امور مقدس در فرهنگ اسلام 
از نظر دين، هر فعل يا امري كه جنبه الهي و صبغه ربوبي داشته باشد، مقدس است. « صِبْغَةَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً ؛» 
قدسي بودن مبتني بر بهره مندي از صبغه و جنبه الهي در عقايد، اخلاق و افعال فردي و اجتماعي است و آن نيز در پرتو حسن و نيكويي فعل و فاعل به دست ميآيد. بنابراين هر چيزي كه صبغه ربوبي و جنبه الهي داشته و تحت نظارت و دستور خداوند متعال باشد، از امور مقدس محسوب مي‏شود. حتي افعالي كه انسان‏ها به مقتضاي طبيعت و نيازهاي طبيعي خود، انجام مي‏دهند و در راستاي دستورات خداوند متعال است، از امر قدسي شدن مستثنا نيست
امام صادق(ع) در اين باره مي‏فرمودند: « الكاد علي عياله كالمجاهد في سبيل الله »؛ «كسي كه براي تأمين خانواده خويش تلاش كند، اجر او مانند پاداش مجاهد در راه خداست».  
دقت در اين حديث و ساير احاديث مشابه آن، نشان مي‏دهد كه شرع با دخالت در امور دنيوي ـ حتي در امور ضروري بشر، همانند به دست آوردن مخارج زندگي ـ سبب مي‏شود بين امور دنيوي بشر و مفاهيم كاملا مقدس (همانند قرآن كريم، پيامبران و امامان و...) ارتباط برقرار و آنها نيز اموري قدسي و الهي شود. حتي ممكن است آن قدر ميزان تقدس و الهي بودن آنها بالا باشد، كه انسان به ياري آنها بتواند در معاد به بالاترين مدارج عالي بشريت و لقاي

پروردگارش نايل آيد.

 


 

 

تشخيص امور مقدس، مي‏تواند هم از طريق دلايل نقلي و آيات و رواياتي باشد كه براي اعمال خاصي نظير نماز، روزه، حج و جهاد و... ارزش و جايگاه ويژهاي قائل شده اند و هم مي‏تواند از طريق دليل عقلي دين و حكم آن دربارة اعمالي صورت پذيرد كه مربوط به امور زندگي دنيوي و معيشتي جامعه است. در اين قبيل از اعمال و رفتار، هيچ فرقي (بين امور مهم و غير مهم وجود ندارد؛ به گونه اي كه از اعمال به ظاهر كم اهميت مانند خوردن، آشاميدن، تفريح، مسافرت و...) تا امور سرنوشت ساز اجتماعي (نظير تهيه امكانات اقتصادي ملت، ارايه خدمات و بهداشت و درمان، حفظ امنيت داخلي و خارجي، قانونگذاري و...) همه در صورتي كه در راستاي تعاليم و ارزش‏هاي الهي بوده و صبغه ديني به خود گيرد و براي تحصيل قرب و رضاي الهي باشد مي‏تواند اموري مقدس شوند؛ گرچه درجة قداست آنها متفاوت است 

بالاخره اينكه با همه ارزش و اهميتي كه دين اسلام براي هدايت مردم و فهم درست و اقبال انسان‏ها به سوي خداوند متعال و تعاليم او قائل است، هيچ‏گاه تقدّس و ارزشي ماورايي دين و مقدسات ربوبي را بر ديدگاه ها، فهم‏ها و تلقي‏هاي آنان مبتني نمي‏كند؛ اين گونه نيست كه قداست امري، بستگي به نظر و رأي مردم داشته باشد و براساس نظرات موافق و مخالف و توهم و خيال پردازي‏هاي اشخاص، قداست آنان در تغيير باشد؛ بلكه امور مقدس داراي پشتوانه مستقل و ثابت ديني است.

دو. مقدس بودن جهاد و دفاع در اسلام 
از منظر اسلام، جهاد و دفاع از جايگاه ارزشي بسيار بالايي برخوردار است و در زمره مهم‏ترين امور مقدس ديني به شمار مي‏آيد. شهيد مطهري(ره) در اين زمينه مي‏نويسد: «اسلام ديني نيست كه بگويد اگر كسي به طرف راست چهره ات سيلي زد، طرف چپ را جلو ببر و ديني نيست كه بگويد كار خدا را به خدا و كار قيصر را به قيصر وابگذار، و همچنين ديني نيست كه ايدة مقدس اجتماعي نداشته باشد و يا كوشش در راه دفاع يا بسط آن ايده را لازم نشمارد. قرآن كريم سه مفهوم مقدس را در بسياري از آيات خود توأم آورده است: «ايمان»، «هجرت» و «جهاد». انسان قرآن، موجودي است وابسته به ايمان و وارسته از هر چيز ديگر، اين موجود وابسته به ايمان براي نجات ايمان خود، هجرت مي‏كند و براي نجات ايمان جامعه و در حقيقت براي نجات جامعه از چنگال اهريمن بي ايماني جهاد مي‏نمايد».  امام علي(ع) در نهج البلاغه در اهميت جهاد مي‏فرمايد: « ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اوليائه »؛ «همانا جهاد دري از درهاي بهشت است كه فقط به روي دوستان خاص خويش گشوده است» و در ادامه مي‏فرمايد: « و هو لباس التقوي »؛ «جهاد جامه تقوا است». تقوا؛ يعني، پاكي راستين و پاكي از آلودگي‏هاي روحي و اخلاقي كه در خودخواهي‏ها و خودپسندي‏ها و خودگرايي‏ها ريشه دارد. به همين دليل، مجاهد واقعي با تقواترين افراد است؛ زيرا هر كسي از جنبه اي پاك و متقي است. يكي از نظر حسادت، ديگري از نظر بخل و... اما مجاهد از هستي خود گذشته و آن را فداي دين و مردم خود كرده است. بنابراين دري كه به روي مجاهدين باز مي‏شود، با ساير پاكان متفاوت است.
سپس مي‏فرمايد: « و درع الله الحصينه و جنته الوثيقه »؛ «جهاد زره نفوذ ناپذير خدا و سپر مطمئن خداست».
اگر روح ملّتي، روح جهاد باشد و هميشه به اين سپر الهي مجهّز شود، ديگر هيچ دشمن توانايي تجاوز و سلطه بر آنان را نخواهد داشت.
امام علي(ع) ضمن برشمردن آثار مثبت جهاد، به بعضي از آثار منفي كه بر ترك آن مترتب است اشاره نموده، مي‏فرمايد: «آن كه از جهاد به دليل بي‏ميلي و بي‏رغبتي روبرگرداند، خداوند جامه ذلت و روپوش بلا برتن او مي‏پوشاند و او را لگدكوب حقارت مي‏گرداند و حجاب‏ها و پرده‏ها روي بصيرت دل او قرار مي‏دهد و بينش را از او سلب مي‏كند، برخورداري از دولت حق به جريمه ترك جهاد از او برگردانده مي‏شود و به سختي‏ها و شدايد گرفتار مي‏گردد و از رعايت انصاف درباره اش محروم مي‏شود» 
از اين روست كه پيامبر گرامي اسلام مي‏فرمايد: « الخير كله في السيف و تحت ظل السيف »؛ «خير و بركت در شمشير و زير سايه شمشير است».  
و در جاي ديگر مي‏فرمايد «آن كه جهاد نكرده و لااقل انديشه جهاد را در دل خود نپرورده باشد، با نوعي از نفاق خواهد مرد».  
در هر صورت، بررسي آيات و روايات متعدد، بيانگر جايگاه والاي ارزشي جهاد و دفاع در اسلام و قداست آن است. البته اسلام دين رحمت و صلح و همزيستي مسالمت آميز است و وجود و وجوب جهاد در آن، صرفاً جنبه‏اي تدافعي دارد و به هيچ وجه، تجاوزگري، ظلم و ستم به حقوق ديگران را تجويز نكرده و برنمي‏تابد.

علت شروع جنگ ايران و عراق چه بود؟ و اين که اگر ايران صلح مي کرد بهتر نبود تا اين که اين تعداد ازجوانان و سرمايه از دست برود؟ 

الف. بررسي دلايل تهاجم نظامي عراق به ايران
اهداف حمله نظامى عراق به ايران چه بود؟
در سطوح ملى، منطقه‏اى و بين المللى، نظير كشورهاى عربى، آمريكا و كشورهاى برتر اروپايى، هدفهاى خاص و مشترك جهت ‏برانگيختن عراق براى حمله به ايران وجود داشت. براى عراق در سطح هدفهاى ملى، چند مساله حائز اهميت‏بود كه در صدر آنها ترميم قرارداد 1975 م الجزاير و تعيين مرزهاى جديد زمينى و دريايى با ايران قرار داشت. رژيم عراق كه از همان ابتداى انعقاد موافقتنامه 1975 م خود را مغبون مى‏دانست (مصاحبه صدام حسين مندرج در مجله اشپيگل شماره 23 ژوئن 1981 م)، پس از پيروزى انقلاب موقع را براى تجديد نظر و احيانا لغو معاهده از هر نظر مناسب دانست و بدين جهت گام به گام به تضعيف اين معاهده پرداخت. اظهار نظر مقامات رژيم بعثى، گوياى اين مطلب است: سفير عراق در بيروت طى مصاحبه‏اى با روزنامه النهار در تاريخ 12 آبان 1358 نوامبر 1979 بهبود روابط ايران و عراق را از جمله منوط به تجديد نظر در عهدنامه 1975 الجزاير بين دو كشور در مورد اروند رود، عنوان كرد. صدام نيز در فروردين ماه 1359 / آوريل 1980 طى گفتگويى كه به وسيله خبرگزاريها مخابره شد، يكى از شرطهاى توقف جنگ بين ايران و عراق را بازگرداندن دنباله اروند رود به حالت قبل از سال 1975 م بيان كرد. وى طى يك حمله شديد به رهبران ايران تاكيد كرد كه عراق آماده است‏با زور تمام اختلافات خود را با ايران حل كند. (1)
شرايط نخستين آتش بس رسمى كه توسط عراق در 5 مهر 1359 / 28 سپتامبر 1980 انتشار يافت، نشاندهنده هدف رهبر عراق از جنگ در سطح ملى است. اين بيانيه برقرارى صلح را در گرو تحقق چند شرط قرار داده است: به رسميت‏شناخته شدن حقوق ارضى عراق از سوى ايران، قطع مداخله در امور داخلى عراق، قول متقابل براى رعايت مناسبات حسن همجوارى و بازگرداندن سه جزيره در خليج فارس (تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسى) به صاحبان به حق عرب آنها. (2)
از اين شرايط، آخرين مورد احتمالا كم اهميت‏ترين است. اما اشاره رژيم عراق به آن، جلب افكار عمومى براى تاكيد بر اين امر بود كه عراق از جانب كل ملت عرب دست‏به تلاش زده است. بر اين اساس، در اواخر تيرماه 1359 / ژوئن 1980 صدام در همين رابطه اظهار داشت: «اينك توانايى نظامى براى استرداد سه جزيره واقع در خليج فارس كه توسط شاه اشغال شده است را داريم. از زمان اشغال اين سه جزيره هرگز ساكت ننشسته‏ايم و پيوسته خود را از نظر نظامى و اقتصادى براى پس گرفتن اين جزاير آماده كرده‏ايم‏» . (3)
بنا به برخى تحليلها، همچنين جنگ براى صدام، نقطه اوج سياستهاى وى براى جلب علاقه آمريكا به تواناييهاى عراق به منظور جانشينى ايران زمان شاه به صورت يك قدرت منطقه‏اى، محسوب مى‏شد. (4)
اين جهت گيرى بدان خاطر بود كه خط مشى دفاعى آمريكا در قبال منطقه، مركز ثقل خود را بر روى تجهيزات لازم نظامى براى حاميان خود در منطقه - اساسا عربستان سعودى و ايران - به عنوان ابزارى براى تشكيل يك شبكه دفاعى در منطقه كه بتواند تامين كننده منافع متقابل باشد، استوار كرد، (5) و عراق مى‏توانست‏با شرايط خاص آن زمان، اين نقش را ايفا كرده و به آلترناتيو رژيم شاه تبديل شود. مجله نيوزويك درباره چنين گرايشى در ميان رهبرى عراق بر اين عقيده بود كه اهداف عراق چيزى كمتر از تسلط بر خليج فارس و شايد سراسر خاورميانه با هزينه اجتناب‏ناپذير دو ابرقدرت نيست. زيرا در اين ميان خلاءى وجود داشت كه مى‏بايست پر شود. مصر به خاطر شركتش در مذاكرات صلح كمپ ديويد منزوى و مطرود شده بود، سوريه گرفتار مشكلات داخلى بود و ايران كه روزى ژاندارم خليج فارس بود در هرج و مرج به سر مى‏برد. پس عراق كانديداى اميدبخش براى اين خلاء محسوب مى‏شد. زيرا تجهيزات وسيعى از سلاحهاى مدرن را كه بيشتر از شوروى و اروپاى غربى تامين شده بود در اختيار داشت. همچنين بر خلاف عربستان سعودى و حكومتهاى خليج فارس، داراى جمعيتى بالغ بر 13 ميليون نفر بود. (6)
درباره هدفهاى عراق در سطح ملى، ديدگاه ديگرى ناظر بر اين معناست كه آغاز جنگ در جهت گسترش فرهنگ ملت عراق در منطقه است. (اين ديدگاه آقاى محسن رضايى، فرمانده پيشين سپاه پاسداران، مى‏باشد) و در چارچوب نظريه «منازعه فرهنگ سياسى ميان ملتها» مطرح شده است. مطابق اين نظريه، مابين كشورها و ملتها نوعى منازعه فرهنگى سياسى وجود دارد كه هر يك در صدد گسترش فرهنگ خود در قلمرو ملت ديگر است. ناتوانى از گسترش اين فرهنگ از مجارى عادى و طبيعى موجب مى‏شود كه حكومتها از راه جنگ به اين مهم مبادرت ورزند. عناصر ديگر اين نظريه كه وجود آنها براى وقوع جنگ لازم شمرده مى‏شود عبارتند از:
1- 
تطبيق انگيزه‏هاى شخصى (فرهنگى - سياسى) رهبران با انگيزه ملت در درون واحد سياسى، 2- تطابق انگيزه‏هاى سطح بين المللى با انگيزه‏هاى ملى (در مورد كشورهايى كه به عنوان قدرت بين المللى شناخته نمى‏شوند)، 3- اعتماد به موفقيت، درباره انگيزه‏ها، همگرايى و اشتراك نظر ملتها و رهبران در جهت‏گيرى سياست‏خارجى، واحد سياسى نقش اساسى دارد. علاوه بر اين منافع، ايجاد انگيزه نيز مهم است.
مبتنى بر نظريه مزبور، ملت عراق به طور بالقوه در صدد گسترش فرهنگ سياسى خود به بيرون از مرزهاى كشور بوده است. اما تعريف غلط رهبران از انگيزه‏ها، اين ملت را در مقابل جمهورى اسلامى قرار داد. (7)
هدف ديگر عراق، آن گونه كه مقامات رسمى اين كشور بيان كرده‏اند، براندازى حكومت و تجزيه خاك جمهورى اسلامى بوده است. صدام حسين در مصاحبه 21 آبان 1359 / 12 نوامبر 1980 مندرج در مطبوعات عراق، در مورد اهداف كلى عراق اظهار داشت:
«
ما از تجزيه و انهدام ايران ناراحت نمى‏شويم و با صراحت اعلام مى‏داريم در شرايطى كه اين كشور دشمن ماست، هر فرد عراقى و يا شايد هر فرد عرب مايل به تقسيم ايران و خرابى آن خواهد بود.» طارق عزيز، وزير خارجه عراق، نيز هشت ماه پس از جنگ گفت: «وجود پنج ايران كوچك بهتر از وجود يك ايران واحد خواهد بود.» وى اضافه كرد: «ما از شورش ملتهاى ايرانى پشتيبانى خواهيم كرد و همه سعى خود را متوجه ايران خواهيم كرد.» صدام حسين نيز در فروردين ماه 1360 در مقابل جمعى از نفرات ارتش ملى (جيش الشعبى) كه عازم جبهه‏هاى جنگ بودند همين هدف را چنين توضيح داد:
«
ما آماده‏ايم هر گونه كمك منجمله سلاحى كه مورد نياز مردم عرب خوزستان و ساير ملتهاى ايران به ويژه كردها، بلوچها و همه وطن‏پرستان واقعى و شريف مى‏باشد، به آنها بدهيم. ما به تماميت ارضى ايران علاقه‏اى نداريم و اين استراتژى ماست كه از مدتها پيش اعلام كرده‏ايم‏» . (8)
هدف براندازى نظامى نيز از جانب مقامات عراقى مورد تاكيد قرار گرفت. حدود يك سال پس از جنگ، طاها ياسين رمضان، معاون نخست وزير عراق، در اين باره گفت: «اين جنگ به خاطر عهدنامه 1975 م و يا چند صد كيلومتر خاك و نصف اروند رود نيست، اين جنگ به خاطر سرنگونى رژيم جمهورى اسلامى ايران است‏» . (9)
اين هدف عراق در رسانه‏هاى غربى نيز درج شد. روزنامه «كريستين ساينس مانيتور» از قول «ادوارد وودلاك‏» ، استاد دانشگاه جرج تاون نوشت: «احتمالا يكى از هدفهاى عراقيها سرنگونى رژيم [امام] خمينى است‏» . (10)
عراق و كشورهاى منطقه و قدرتهاى بزرگ اروپايى، نسبت‏به براندازى نظام جمهورى اسلامى، اشتراك نظر داشتند. اما تغيير رفتار به عنوان يك حداقل، مورد توافق تمام قدرتهاى بزرگ بود. از اين رو، آمريكا و بلوك غرب همراه با عراق و كشورهاى منطقه در صدد بودند بازى جديدى راه بياندازند كه طى آن انقلاب اسلامى را مهار كرده جمهورى اسلامى را به همگرايى با خانواده جهانى واداشته و يا از طريق براندازى به بحران موجود خاتمه دهند. زيرا ادامه اين روند با منافع غرب و آمريكا در تضاد بود. از اين رو، اقدامات گوناگونى توسط آمريكا و با حمايت‏بلوك غرب عليه انقلاب اسلامى صورت گرفت. اين اقدامات در دو سطح ملى و بين المللى به اجرا گذاشته شد. در سطح ملى آشوب، اغتشاش و به راه انداختن جنگ داخلى توسط اقليتهاى قومى و جريانهاى وابسته به نظام پيشين و فعال شدن گروههاى به اصطلاح چپ در صحنه فرهنگى و اجتماعى و مانند آن را مى‏توان برشمرد. در سطح بين المللى و منطقه‏اى مى‏توان از اين اقدامات نام برد: جنگ روانى و تبليغاتى به منظور انزواى سياسى ايران، قطع ارتباطات ديپلماتيك، مسدود كردن اموال و داراييهاى ايران، محاصره اقتصادى و حمله نظامى به طبس. حمله به طبس در واكنش به تصرف سفارت آمريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، صورت گرفت. اما عمليات نظامى آمريكا در كوير طبس با شكست مواجه شد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، سنگين‏ترين ضربه وارده به آمريكا، گروگانگيرى ديپلماتهاى اين كشور توسط دانشجويان بود. (11)
دانشجويان مسلمان مدعى بودند كه سفارت آمريكا در تهران به جاى فعاليت ديپلماتيك به امر جاسوسى و براندازى جمهورى اسلامى پرداخته است. اين ادعاى آنها پس از انتشار اسناد سفارتخانه مورد قبول همگان واقع شد.
شكست عمليات طبس، دور جديدى از اقدامات را در دستور كار بلوك غرب به پيشتازى آمريكا قرار داد. روزنامه نيويورك تايمز پنج ماه قبل از آغاز حمله عراق در ارديبهشت 1359 / آوريل 1980 از طرحهاى مرحله به مرحله دولت آمريكا در اين زمينه پرده برداشت. اين روزنامه نوشت:
«
دولت آمريكا پس از شكست عمليات طبس، امكان اجراى سه طرح نظامى بسيار مهم را بررسى مى‏كند. طرحهاى مزبور عبارتند از: پياده كردن نيروى نظامى در شهرهايى كه محل نگهدارى گروگانهاى آمريكاست، مين گذارى در ميادين صدور نفت‏يا بمباران پالايشگاههاى ايران.» نيويورك تايمز مى‏افزايد: «واشنگتن اميدوار است كه تحريم اقتصادى و سياسى ايران بتواند در تيرگى روابط ايران و عراق تاثير بيشترى داشته باشد.» عده‏اى معتقدند چشم انداز جنگ با كشورى نيرومند، شايد ايران را وادار سازد در سياست‏خود تجديد نظر كند. (12)
ما قبل از تحميل جنگ، طرح ديگرى بايد اجرا مى‏شد كه در صورت موفقيت‏به حيات جمهورى اسلامى ايران خاتمه مى‏داد و در صورت عدم موفقيت، جنگ آغاز مى‏شد. از اين رو در مورخ چهارم تيرماه 1359 كودتاى نوژه با همكارى عناصر داخلى و بين المللى به اجرا گذاشته شد. اما اين بار نيز بخت‏با انقلاب بود و آمريكا بار ديگر شكست را پذيرا شد. در چنين شرايطى برژينسكى، مشاور امنيتى كارتر، رئيس جمهور آمريكا، اظهار داشت:
«
استراتژى آمريكا در مقابله با انقلاب ايران بايد تقويت دولتهايى كه توان انجام عمليات نظامى عليه رژيم [امام] خمينى را دارا هستند مورد توجه قرار دهد» . (13
متعاقبا، برژينسكى در نيمه تيرماه سال 1359 در اردن محرمانه با صدام حسين ديدار كرد. بنا به اظهارات گرى سيك، برژينسكى در ديدار خود با صدام اين تلقى عمدى را در وى ايجاد كرد كه واشنگتن در مورد تهاجم عراق به ايران به بغداد چراغ سبز نشان داده است. مجله فيگارو درباره اهميت اين ديدار نوشته است:
«
جريان جنگ عراق و ايران در واقع از ژوئن (تيرماه) گذشته، زمانى آغاز شد كه برژينسكى به اردن سفر و در مرز ميان دو كشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات كرد و قول داد كه از صدام حسين حمايت كند و اين امر را تفهيم كرد كه آمريكا، با آرزوهاى عراق در مورد اروندرود و احتمال برقرارى يك جمهورى عربستان در اين منطقه مخالفتى نخواهد كرد» . (14)
در پى اين ديدار، كارتر اجازه فروش پنج فروند جت‏بوئينگ مسافربرى را به عراق صادر و چند روز پيش از حمله به ايران، تحريم فروش موتورهاى جنرال الكتريك به بغداد را ملغى كرد. به رغم وجود بدبينيهاى چندى بين دو كشور، واشنگتن بغداد را ابزار مهم و شايد تنها كشورى مى‏ديد كه مى‏توانست‏با دشمنش يعنى ايران درگير شود. (15)
صدام حسين نيز كه پس از روى كار آمدن در پى نزديكى به آمريكا بود و شرايط انقلابى در ايران را با توجه به تعارض آن با منافع آمريكا، بهترين فرصت تشخيص داده، براى جلب خشنودى آمريكا گامهاى لازم را برداشت: در ديماه 1359 همراه با كشورهاى محافظه كار عرب، تجاوز شوروى به افغانستان را محكوم كرد و مدتى بعد پيشنهاد منشور ضد شوروى در خاورميانه را ارائه داد. ژانويه سال بعد، اشغال سفارت آمريكا در ايران از سوى بغداد محكوم شد.مهمتر از همه رئيس جمهور عراق، مناسبات دوستانه خود را با عربستان سعودى تحكيم بخشيد و خود را حامى ثبات رياض در برابر راديكاليسم اسلامى خواند. در 5 فروردين 1359 / 25 مارس 1980 يك پيمان ضد شوروى بين رياض و بغداد به امضا رسيد. اين پيمان در حمايت از يمن شمالى بود كه در نظر اشت‏شورش سوسياليستى مورد حمايت‏شوروى و نشات گرفته از يمن جنوبى را سركوب كند. همزمان، صدام حسين از جبهه امتناع اعراب كه براى مبارزه با كمپ ديويد تشكيل شده بود كناره‏گيرى كرد. (16)
علاوه بر اين، صدام حسين با دركى كه از سياست آمريكا داشت، يك روز پس از اعلام قطع رابطه آمريكا با ايران در تاريخ 20/1/1359 هجرى شمسى، اعلام كرد: «عراق آماده و مجهز است تا براى دفاع از حاكميت و افتخار خود به جنگ دست‏بزند» . (17)
اين هماهنگى ميان آمريكا و عراق كه از همگرايى آنها در مقابله با انقلاب اسلامى ناشى مى‏شد زمينه را براى تجاوز عراق به ايران به عنوان اقدام نهايى فراهم ساخت. به ويژه كه آخرين وضعيت نظامى، اقتصادى و اجتماعى ايران كه شامل اطلاعات دقيقى بود، توسط آمريكا از طريق عربستان در اختيار عراق گذاشته شد و موجب دلگرمى و پشت گرمى هر چه بيشتر اين رژيم گرديد. مجله ژون آفريك در مورخ 9 ژوئن 1982 نوشت:
«
زمامداران عربستان هنگام استقبال از صدام، درست‏يك ماه مانده به شروع جنگ، هديه شاهانه‏اى به او دادند و آن گزارشى بود تهيه شده از سوى دستگاههاى سرى آمريكا كه در آن اوضاع اقتصادى، اجتماعى و نظامى ايران تشريح شده بود. حتى بيشتر از اين، در اين سند واقعيات دقيقى درباره وضع ارتش ايران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهيزات قابل بهره‏بردارى آن و اطلاعات مختلف ديگر كه بسيار محرمانه بود به او منعكس كردند. خلاصه آنكه يك نقشه كامل تهاجم تهيه شده بود» . (18)
پى‏نوشت‏ها:
1) 
تحليلى بر جنگ تحميلى رژيم عراق عليه ايران، دفتر حقوقى وزارت امور خارجه، بهمن 1361، ص 5- 4.
2) 
رالف كينگ، پيشين، صص 4- 2.
3) 
پيشين، ص 101.
4. [Guardian,23october,1980. ]
5) 
ويليام جى اولسون، جنگ خليج فارس: صلح در دوران ما، 1985، ترجمه خبرگزارى جمهورى اسلامى، 2/10/64، ص 17.
6. [ News Week, 7December 1980]
7) 
محسن رضاى، درس «تجزيه و تحليل جنگ ايران و عراق‏» دوره دكترى علوم نظامى، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران، 31 فروردين 1374 ه. ش.
8) 
پيشين، صص 2- 101.
9) 
مصاحبه طاها ياسين رمضان با روزنامه الثوره مورخ دى ماه 1360 (ژانويه 1982)
[christian Science Monitor, 26 september 1980]
11) 
حضرت امام خمينى (س) ضمن آنكه اين رويداد را انقلابى بزرگتر از انقلاب اول ناميدند، اظهار داشتند: ابهت آمريكا شكسته شد (نقل به مضمون) .
12) 
منوچهر محمدى و ديگران، جنگ تحميلى (مجموعه مقالات)، [دكتر منوچهر محمدى، جنگ ايران و عراق: يك بررسى همه جانبه]، دانشكده فرماندهى و ستاد سپاه پاسداران، تهران 1373، صص 9- 8.
13) 
على اصغر كاظمى، مديريت‏بحرانهاى بين‏المللى، دفتر مطالعات سياسى و بين‏اللملى، تهران 1367، ص 65.
14) 
روزنامه انقلاب اسلامى، 17 آذر 1359 ه.ش به نقل از فيگارو. (منبع : جنگ عراق و ايران، رويارويى استراتژى‏ها ،نويسنده: حسين اردستانى )

دوم . دستاوردهاي دفاع مقدس:
الف) دستاوردهاى داخلى
1) 
تثبيت انقلاب: يکى از ثمرات بزرگ دفاع مقدس، تثبيت انقلاب بود، يعنى در سايه جنگ بود که انقلاب تثبيت شد و ضد انقلاب ها رانده شدند و نيروهاى وابسته به شرق و غرب کم کم شناخته شده به دست نيروهاى انقلاب از نظام کنار گذاشته شدند.مصداق بارز اين ادعا، روشن شدن شخصيت تروريستى و ضد دينى گروهک مجاهدين خلق (منافقين) براى ملت ايران بود که در سايه جنگ محقق گرديد. در سايه ء جنگ ملت ايران بهتر از گذشته توانستند حق را از باطل، خودى را از غير خودى تشخيص داده و در راستاى آفت زدايى انقلاب گام بردارند. و نتيجه اين هوشيارى تثبيت انقلاب بود.
2) 
تثبيت تماميت ارضى: استمرار جنگ پس از فتح خرمشهر منجر به تثبيت تماميت ارضى و امنيت مرزى جمهورى اسلامى در منطقه شد نگاهى به تاريخ گذشته ايران نشان مى دهد که در طول دو قرن گذشته، اين تنها جنگى بوده، است که ايرانيان حتى يک وجب از خاک ميهن اسلامى خود را به بيگانگان نداده اند، در قرون گذشته طى دو جنگ ايران و روس، قسمت اعظمى از قلمرو ايران به بيگانگان واگذار گرديد و همين امر، يعنى عدم توانايى حکومت ايران در مقابل دست اندازى بيگانگان به خاک خود، باعث گرديد که در سال 1350 نيز با يک سناريوى شيطانى، استان چهاردهم يعنى بحرين را از ايران جدا ساخته در صحنه بين المللى استقلال آن را اعلام نمايند. اما در اين جنگ، با اين که بسى عظيم تر و حساس تر از جنگ هاى گذشته بود تماميت ارضى کشور به تمام و کمال حفظ گرديد. يک کشور با غيرت ممکن است خسارات زيادى را بپذيرد، اما حاضر نيست ناموس ملى خودش را بدست بيگانگان بدهد.
3) 
افزايش توان نظامى: يک ارتش منظم و کلاسيک، دست کم يک دهه زمان نياز دارد تا بتواند خودش را سازماندهى و تقويت نمايد در صورتى که سپاه پاسداران انقلاب اسلامى توانست در کوتاه ترين مدت ممکن سه نيروى مقتدر زمينى، دريايى و هوايى را سازماندهى کرده و با جديدترين روش هاى نظامى به کارگيرى نمايد. همچنين انبوهى از تجربيات را طى اين هشت سال، توشه خود سازد. علاوه بر اين صنايع نظامى به حد مطلوبى توسعه داده شد و در برخى موارد به حد خودکفايى رسيد. حضرت امام هم در اين زمينه مى فرمايند: ما تنها در جنگ بود که توانستيم صنايع نظامى خود را به حد مطلوبى از رشد برسانيم.
پس از اتمام جنگ نيز تجربيات هشت سال دفاع مقدس، قدرت نظامى ايران را تا حد کشورهاى پيشرفته منطقه افزايش داده و يک حالت بازدارندگى بسيار قوى در مقابل قدرت هاى نظامى منطقه به جود آورد. ساخت موشک دوربرد شهاب 3 و آزمايش موفقيت آميز آن، چنان دشمنان ما از جمله رژيم اشغالگر قدس را شگفت زده کرد که سبب شد موضع گيرى هاى تندى در قبال اين حرکت مقتدرانه جمهورى اسلامى در صحنه بين المللى از خود بروز دهند.
ساخت تانک ذوالفقار با قدرت مانور بالا، بازسازى هواپيماهاى جنگى، توليد قطعات هواپيما و سلاح هاى سنگين و خودکفايى در ساخت سلاح هاى سبک و نيمه سنگين، ساخت هواپيماى بدون سرنشين و... بسيارى موارد ديگر از جمله ثمراتى است که در سايه 8 سال دفاع مقدس نصيب مملکت ما شد.
تجربه در امر مهندسى جنگ، راه سازى، سد سازى، کشتى سازى، صنايع الکترونيک، پزشکى، داروسازى و مانند آن، از ديگر ثمرات دفاع مقدس است که از آن ها در امر بازسازى کشور به نحو مطلوب استفاده شده و مى شود.
ب) دستاوردهاى بين المللى دفاع مقدس
1) 
تثبيت انقلاب اسلامى در صحنه بين المللى؛ در صحنه بين الملل، جهان توانست بفهمد انقلاب ما يک انقلاب اصيل با پشتوانه الهى و مردمى و تصور انهدام انقلاب در کوتاه مدت يک امر واهى است.
هشت سال دفاع خستگى ناپذير و مخلصانه که تثبيت کامل و مقتدرانه نظام را به همراه داشت، قدرت هاى منطقه اى و فرامنطقه اى را واداشت تا نظام جمهورى اسلامى را به رسميت شناخته و به حقوق ملى و بين المللى آن به عنوان يک نظام مستقل سياسى و قدرتمند اعتراف نمايند. درخواست رسمى و مکرر امريکا جهت ايجاد ارتباط با ايران مصداق بارز چنين فرضيه اى است.
2) 
شناساندن بعد فرهنگى و مکتبى انقلاب در صحنه بين الملل؛ در سايه دفاع مکتبى، بعد دينى انقلاب به مردم جهان شناسانده شد. و اين امر موجب شکل گيرى حرکت هاى آزادى بخش در جهان گرديد و مسلمانان را به بازگشت به خويشتن فراخواند. مرحوم حاج سيد احمد خمينى(ره) در مصاحبه خود مى گويد:
من نمى گويم که اگر جنگ نبود انقلاب شکست مى خورد، اما اگر جنگ نبود بعد فرهنگى و مکتبى بودن انقلاب ما در دنيا شناخته نمى شد. جنگ موجب شد که اکثر خبرهاى دنيا در هشت سال جنگ در مورد ايران از رسانه هاى گروهى پخش شود. قدرت انقلاب، تفکر امام، برخورد انقلاب با ارزش هاى ترسيم شده از سوى غرب و... در لابه لاى جنگ، به دنيا منتقل شد، وقتى اينطور شد، در تمام نيروهاى اسلامى و هسته هاى مقاومت که نقاط بسيار قوى ادامه جنگ بودند اميدى پديد آمد، اگر شما مى بينيد که در جريان سلمان رشدى، مسلمانان دنيا به خيابان ها مى ريزند و فتواى امام چنان واکنش هايى به وجود مى آورد، اين آگاهى است که در خلال هشت سال جنگ توسط دشمنان ما به آن ها منتقل شده است؛ چون امام که محور تمام اخبار بودند تفکرشان تفکر اسلامى بود. اسلام و ديدگاههاى اسلامى امام به بهترين وجه در آن دوران براى تمام دنيا و مسلمانانى که در اقصى نقاط جهان هستند مخابره شد... لذا موضع ما در مقابل اسرائيل، ارتجاع منطقه و... غيره در خبرها و گزارشات بيان مى شد.
وقتى حرف امام منتقل مى شود که آمريکا هيچ غلطى نمى تواند بکند و ما دندان هاى آمريکا را در دهانش خرد مى کنيم و... توسط خبرگزارى ها منتقل و به وسيله راديوها و رسانه هاى همگانى بيان مى شد اين باعث مى شد که مسلمان ها خويشتن را باز يابند. درست است که حرف امام بود ولى سيستم ارتباطى حرف امام، جنگ بود.
3) 
دستاوردهاى بين المللى دفاع مقدس از ديدگاه امام؛ حضرت امام همواره 8 سال دفاع مقدس را موهبتى الهى مى دانستند و معتقد بودند در سايه آن، ثمرات عظيمى نصيب اين کشور شد؛ از جمله:
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموديم، ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهانخواران کنار زديم، ما در جنگ دوستان و دشمنان مان را شناخته ايم... ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستيم... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان داديم که عليه تمامى قدرت ها و ابرقدرت ها ساليان سال مى توان مبارزه کرد. جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامى سردمداران نظام هاى فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند جنگ ما بيدارى پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت و... .
بدين ترتيب مى بينيم که خسارات مادى و معنوى جنگ، در مقابل برکاتى که به واسطه دفاع مقدس نصيب ملت غيور ايران و ميهن اسلامى ما گرديد، بسيار ناچيز است.

خاطرات جنگ

نخستین شکست نیروهای بعثی در جنگ

نامش برای همه رزم آوران جبهه های نبرد حق علیه باطل آشناست. او در زمان جنگ در بیش از ۳۷۰ مورد عملیات هجومی و دفع ۴۷ پاتک دشمن حضور داشته است.

نخستین عقب نشینی نیروهای متجاوز رژیم عراق در مقابل سپاهیان اسلام، در ابتدای جنگ به همت او در منطقه «فارسیات» صورت گرفت و بر اثر تلاش او در اوایل سال ۶۰ منطقه وسیعی در غرب کارون از لوث دشمن پاک شد.

سرگرد دستفروش با یادآوری روزهای آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می گوید: در دهم مهرماه ۵۹ توسط اهالی «فارسیات» اطلاع رسید که دشمن نیروهای زیادی را بر روی این روستا متمرکز کرده است تا شبانه با زدن پل، نیروهایش را از رودخانه عبور داده و از طریق شرق و جنوب شرقی، اهواز را محاصره کند و راه های ارتباطی به آبادان، ماهشهر، اهواز و مسجد سلیمان را قطع کند، این خبر را شخصاً به ستاد جنگ اطلاع دادم.

از شنیدن آن همه یکه خوردند، زیرا اصلاً تصور چنین حمله ای را از سوی دشمن نداشتند، ضمن آنکه به دلیل اعزام تمامی نیروهای منطقه ای اهواز، نیرویی که بتواند به فوریت به «فارسیات» عزیمت کند وجود نداشت لذا به من و معاون ناحیه گفتند: شما اگر تنها چند ساعت عراقی ها را سرگرم کنید ظرف این مدت نیرویی آماده می کنیم و به فارسیات اعزام می داریم.

بنده گفتم: نیروی زیادی دراختیار ندارم و معاون ناحیه نیز گفت تمامی امکانات ما به سوسنگرد و حمیدیه اعزام شده است. بالاخره به بنده محول کرد که نیروی موجود را هر چند که عده قلیلی بودند بردارم و خیلی سریع خود را به «فارسیات» برسانم و عملیات تأخیری را برای سرگرم کردن و جلوگیری از پل زدن فوری و عبور نیروهای دشمن انجام دهیم.با توکل به خدا و با هدف جهاد در راه خدا به سرعت به سمت فارسیات حرکت کردیم. با تاریک شدن هوا به منطقه نزدیک شدیم و ضمن گماردن نیروهای احتیاط و تأمین و پیش بینی تمام مسائل، عده ای در خط را مشخص کردیم و با تجهیزات لازم و با هل دادن ماشین های حامل توپ ۱۰۶ م م (زیرا اگر با موتور روشن به رودخانه نزدیک می شدیم، دشمن متوجه می شد و عکس العمل نشان می داد).

آغاز نبرد سنگین با دشمن

دشمن به قدری به خود مطمئن بود که با نورافکن محوطه را روشن کرده بود تا کارهایش سریع تر پیش برود. معطلی جایز نبود و می بایست عملیات شروع می شد. از فاصله دویست متری از ساحل مقابل روی نفرات بلدوزرها و ماشین های حامل کفه های پل که در آن سمت ساحل و در زیر نورافکن ها کاملاً مشخص بودند با توپ، آرپی جی، موشک انداز از این حادثه گیج شد.

بعد از خاموش کردن نورافکن ها به مدت ۴۵ دقیقه کوچک ترین حرکتی نکرد و در سکوت مطلق باقی ماند ولی برای زهر چشم گرفتن و مرعوب کردن ما ناگهان تمامی امکانات و سلاح های اجتماعی، انفرادی و خمپاره اندازهایش را به کار انداخت، به نحوی که تمام منطقه از فارسیات تا ساختمان های پادگان حمید بر اثر برق آتش دهانه انواع سلاح ها روشن و بارانی از گلوله های مختلف به سمت ما رها شد، ولی نقطه سقوط گلوله ها به طور کلی در فاصله ۲۰۰ متری پشت سر ما و در میان نخلستان ها بود.

شدت گلوله باران دشمن که به مدت یک ساعت بدون انقطاع ادامه داشت به حدی بود که نخلستان های فارسیات به دریایی از آتش تبدیل شد. این امر با اینکه تهدیدی برای ما نبود ولی امکان حرکت و جابه جایی را از ما گرفته بود، چون در روشنایی ناشی از حریق نخلستان، کوچک ترین حرکت ما از چشم دشمن پنهان نمی ماند، همانطوری که حرکت دشمن هم بر ما پوشیده نمی ماند.

حالت اختفا و سکون دو ساعت ادامه داشت، عراقی ها به تصور اینکه نیروهای ما از بین رفته و یا در حریق نخلستان نابود شده است، بدون روشن کردن نورافکن فعالیت خود را آغاز کردند و چون دو بلدوزری که با آن ساحل را تسطیح می کردند آسیب دیده بود، می خواستند آنها را از سر راه به نقطه دیگری منتقل کنند.

علی رغم اینکه پشت سر ما روشن بود و دیده می شدیم، ولی اجباراً بار دیگر از چند نقطه روی نفرات دشمن و خودروهایی که در دید بودند و اغلب هم دفعه قبل صدمه دیده بودند شلیک کردیم که اینبار دشمن بلافاصله جواب آتش ما را خیلی سنگین و شدید داد و آتش خود را کمی نزدیک تر و در پشت سرمان متمرکز کرد.

به هر صورت آن شب سه بار دشمن تصمیم به ادامه عملیات استقرار پل گرفت که هر بار با آتش نیروهای ما مواجه و مجبور به متوقف کردن عملیات شد. صبح روز بعد دشمن که دیگر برای ما قابل رؤیت شده و معلوم بود نیروی زیادی به استعداد دو تیپ برای عبور از رودخانه آماده دارد، شدیداً روی باقیمانده نخل ها و هر نقطه ای که به نظرش مشکوک می رسید اجرای آتش می کرد و چند بار هم برای تشخیص میزان نیروهای ما مانورهایی انجام داد که نتیجه ای نگرفت.

از نیروی کمکی که قرار بود سه ساعت بعد از ما به منطقه برسد خبری نبود. شب بعد نیز دشمن تلاش کرد با اجرای آتش مستمر و بدون وقفه در ساحل شرقی، عملیات ناتمام استقرار پل را ادامه دهد که باز هم با تلاش و حمایت عملیات پیگیر و بدون وقفه رزمندگان ما توفیقی پیدا نکرد.درآن عملیات گرچه دو تن از بهترین نفرات ما شهید و سه نفر هم مجروح شدند، ولی نیروی باقی مانده، امکانات موفقیت را از دشمن گرفت و نفراتش را زمین گیر کرد.

عقب نشینی و انهدام نیروهای دشمن

سرگرد دستفروش در ادامه می گوید: صبح دیگر روز، ضمن درخواست کمک، وضعیت دشمن را برای ستاد جنگ تشریح کردیم و خواستار اعزام بالگرد و هواپیما برای انهدام نیروها و ادوات زرهی دشمن شدیم که در یک نوبت هواپیما و در سه نوبت بالگرد را روی ادوات زرهی و وسایل انبوه دشمن اجرای آتش کردند و ضایعات و تلفات سنگینی به آنها وارد ساختند.با دیدن وضعیت به هم ریخته و تلفات و ضایعات دشمن، افراد خسته ما نیرو گرفتند و آتش انبوهی روی دشمن اجرا کردند. در نتیجه بعدازظهر روز دوم دشمن برای اینکه بیش از این تلفات ندهد نیروهایش را از ساحل کارون سه کیلومتر عقب کشید و این اولین عقب نشینی بعثی عراقی از شروع جنگ تحمیلی بود و در شرایطی بود که عراق هنوز در تمام جبهه های پیشروی داشت.

روز پنجم بعد از تقاضای مکرر برای اعزام نیروی کمکی و پوشاندن منطقه وسیعی؛ بالاخره یک گردان از برادران سپاه شیراز و ممسنی تحت سرپرستی برادر جواد اسدی به منطقه وارد شدند و پس از مشاهده وضعیت ما و گستردگی خط استقرار دشمن با ما اعلام همکاری کردند که از پیشنهاد این برادران استقبال کردیم و با اجرای یک طرح، وضعیتی برای دشمن به نمایش گذاشتیم که تصور کند نیروی زیادی در منطقه استقرار پیدا کرده است، از قضا این طرح برای دشمن مرعوب کننده بود.

چرا که تمام شب تا صبح توپخانه ها و خمپاره اندازهایش بدون وقفه روی نقاطی که عملیات فریب را انجام داده بودیم اجرای آتش داشت، سپس با اعلام وضعیت ما از طرف برادر جعفر اسدی به سپاه منطقه ۸، یک گردان دیگر از برادران پاسدار تبریز به ما ملحق شد.روز ششم ما از رودخانه عبور کردیم و در آن مواضع اولیه دشمن در غرب کارون مستقر شدیم و تلاش دشمن برای خارج ساختن ما از مواضع اولیه اش بی نتیجه ماند. حال دیگر وضعیت برای ما وخیم شده بود و بدون پشتیبانی توپخانه آسیب پذیری شدیدی داشتیم.

ستاد جنگ آن زمان هم که با عبور ما از رودخانه مخالف بود اصرار داشت به ساحل شرقی رودخانه عقب نشینی کنیم. وقتی اصرار ما را در ماندن دید، چند قبضه آتش بار به جبهه «فارسیات» مأمور کرد و یک گردان دیگر از برادران پاسدار اراک و همچنین یک گردان سوارزرهی از لشکر زرهی اهواز نیز به واحد ما پیوستند، بدین ترتیب به کمک همسنگرم آقای اسدی، طرح آزادسازی روستاهای غرب کارون را که در اشغال دشمن بود ریختیم و با اجرای این طرح، ظرف ۱۲ روز نبرد بی امان و بی وقفه ۱۰ روستای غرب رودخانه کارون را از لوث وجود بعثیان کافر آزاد کردیم و نیروهای دشمن را در غرب کارون روبه روی پادگان حمید در مسافتی به طول ۲۵ کیلومتر و به عمق هشت کیلومتر عقب راندیم.

بر اثر شبیخون های مکرری که به دشمن زدیم و یورش های غافلگیرانه ای که روزها از چندین نقطه روی دشمن انجام می شد، دشمن روحیه تهاجمی خود را به کلی از دست داد و برای حفظ مواضع خود برای اولین بار شروع به ایجاد میدان مین در جلوی مواضع خود کرد ولی میدان مین هم جلوی یورش های غافلگیرانه و عملیات چریکی ما را نمی گرفت.

دشمن برای سومین بار مواضع خود را عقب کشید و تغییر موضع داد، ضمن آنکه در حمله ۱۷ دیماه ۵۹ نیز نیروهای ما تا ۲۰۰ کیلومتری پادگان حمید پیش رفتند.

 

پدر شهیدی که همت و چراغی را غسل و کفن کرد

عملیات والفجر ۴ در ۲۷ مهرماه ۱۳۶۲ آغاز شد و ۳۳ روز ادامه پیدا کرد تا نتایج مهمی همچون خارج کردن مریوان از دید دشمن و تسلط بر ۱۳ شهر و روستای عراق را به همراه داشته باشد. این عملیات در منطقه پنجوین و با هدف متصل کردن ارتفاعات سورن به سورکوه انجام شد. در صورت تحقق این هدف، خط دفاعی جبهه خودی در این منطقه(دشت شیلر) کوتاه شد و در به کارگیری نیرو صرفه جویی می‌شد. عملیات والفجر ۴ مانند دیگر عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس شهدای بسیاری را تقدیم انقلاب کرده است. شهدای گرانقدری که اسمشان با نام فتح حماسه و ایثارگری در والفجر۴ پیوند خورد. لشگر ۲۷ محمد رسول الله(ص) با فرماندهی حاج همت در این عملیات حضور فعالی داشت و رزمندگان زیادی از این لشگر به شهادت رسیدند.

شهید حمیدرضا ملا حسنی در سال ۴۴ در یکی از مناطق جنوب غرب تهران در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. هنوز محصل بود که جنگ میان ایران و عراق آغاز شد و او قصد رفتن به جبهه را کرد. در لشگر ۲۷ محمد رسول الله حضور پیدا کرده و پیک گروهان شهید باهنر در گردان عمار شد. او در آبان ماه سال ۶۲ طی عملیات والفجر۴ در منطقه پنجوین عراق مفقود الاثر شد. کمی بعد مشخص شد که در ۱۲ آبان ۶۲ در جریان عملیات والفجر۴ در منطقه کوهستانی پنجوین به همراه چند تن از همرزمانش مجروح شده و به دست نیروهای بعثی افتاده است. طبق اعلام نیروهای اطلاعاتی ایران، بعثی‌ها مجروحان را به شهادت رسانده و در شهر سید صادق عراق به خاک سپرده بودند. این شهید والامقام والفجر۴ بعد از ۲۷ سال که در شهر سید صادق واقع در کردستان عراق به خاک سپرده شده بود طی عملیات کمیته جستجوی مفقودین کشف و به وطن بازگردانده شد. خاکسپاری او درنهایت در ۱۲ مهر سال ۸۹ انجام شد. شهید ملاحسنی که بدون هیچ نشانی مقرر شد به عنوان شهید گمنام در بوستان نهج البلاغه به خاک سپرده شود با ۹ نشان در رویاهای صادقه مختلف سرانجام هویتش کشف شد. او همان شهید مشهوری است که در رویایی صادق به خواهر گفته بود که به خواست خدا تمامی کسانی را که در مراسم تشییعم شرکت کرده‌اند را شفاعت خواهم کرد. حتی عابری که در کنار جمعیت ایستاده و توجهی ندارد.

عفت لهاردی مقدم مادر شهید می‌گوید: یکی از جمله‌های حمیدرضا که مدام تکرار می‌کرد این بود که می‌گفت:” این هم شد خانواده حزب اللهی؟ یک نفر هم تا به حال شهید نداده.” روزهای آخر که می‌خواستم برای او پیراهن جدیدی بدوزم به من فرصت نمی‌داد و می‌گفت این پیراهن را توی کمد می‌بینی و بعد از من بیشتر غصه می‌خوری.

علی رضا ملاحسنی برادر شهید از روزگاری که خبر شهادت برادر را آوردند چنین روایت می‌کند: «آبان ماه سال ۶۲ صبح خیلی زود پدر با همان لباس جبهه به خانه برگشت. روی باقیمانده رختخواب‌ها نشست و ساکش را روی زمین گذاشت. مادر پرسید: “پس حمید کو؟” پدر گریه کرد و با بغض گفت: “کسی از حمیدرضا خبری نداره” پدرم دوازده روز بعد از عملیات والفجر۴ در جبهه مانده بود تا شاید خبری از او به دست بیاورد، بعد به خانه بیاید. پدر می‌گفت: “بیست روز قبل از عملیات والفجر۴ حمیدرضا با مقداری خوراکی به یددن من در منطقه کوزران آمد. بعد از عملیات با مقداری خوراکی به ملاقات حمیدرضا رفتم تا دیدار او را تلافی کرده باشم. همه از دور با من احوالپرسی می‌کردند و می‌گفتند: “ملا چطوری؟” تعجب کردم، چون پیشتر همه از نزدیک با من احوالپرسی و روبوسی کردند. ولی این بار کسی جلو نمی‌آمد. تا اینکه به مقر فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) حاج محمد ابراهیم همت رسیدم. شهید همت بیرون چادر من را در آغوش گرفت. گریه کرد و گفت: ” از حمیدت هیچ خبری نیست. گم شده، به یقین شهید شده است.”

آذر یا دی ماه۶۲ در مراسمی که در مسجد شهید مطهری برای شهدای گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) گرفته شده بود، شهید همت دوباره به پدر تاکید کرد: پسرت شهید شده، بروید برای او هم مراسم ختم بگیرید.یکی از آرزوهای پدرم این بود که جنازه پسرش را خودش غسل و کفت کند. زمانی که معراج شهدای اهواز کار می‌کرد، به دوستانش گفته بود: “مدیونید اگر جنازه پسر من بیاید و نگذارید بشویم و کفن کنم.” پدرم بعدها شهید همت و شهید رضا چراغی از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) را غسل و کفن کرد

حکمت الله ملاحسنی پدر صبور و فداکار شهید ملاحسنی اگرچه توفیق پیدا کرد که برخی شهیدان را با دست خود غسل و کفن کند. اما فرصت نیافت که پیکر پسرش را غسل کرده و به خاک بسپارد و تا روز آخر حیاتش در انتظار خبری از فرزند چشم به راهش ماند و در نهایت سال ۷۴ به نزد او شتافت

نقش زنان در دفاع مقدس

نقش زنان در دفاع مقدس


اولین مسئولیتی که زنان در دفاع مقدس، به صورت خودجوش و همپای مردان بر عهده گرفتند، جنگیدن با دشمن بعثی در جنوب و مزدوران داخلی در کردستان بود. حتی آنان، کوکتل مولوتف ساختند تا به جنگ تانکهای عراقی بروند که قصد داشتند از مرز شلمچه بگذرند. البته تهیه و به کار بردن کوکتل مولوتف، ابتدایی‌ترین کار رزمی خواهران و زنان به شمار می‌آمد، بعدها آنها خود را به سلاح مجهز کردند تا مردانه با دشمن بجنگند. خانم فاطمه نواب صفوی، به همراه گروه چریکی شهید چمران و در ناحیه سوسنگرد، اسلحه به دست مي‌گرفت و مي‌جنگید.

صحنه‌های رزم زنان، تا پایان دفاع مقدس ادامه یافت و تاثیر عمیقی بر روحیه رزمندگان داشت. به علاوه، زنان نقش‌های اطلاعات رزمی فراوانی را انجام دادند. خانم حورسی از مدافعان خرمشهر در این باره می‌گوید: ما از آن لحظه‌ای که به نیروهای شناسایی ملحق شدیم، کار شناسایی دشمن، خنثی کردن بمب، شناسایی ضد انقلاب و پیدا کردن رد پای آنها در شهر و روستاها را دنبال کردیم.
 
از این رو، دفاع مقدس، نمونه‌های بی شمار و در عین حال، کم نظیری از پشتیبانی‌های معنوی زنان ایرانی را به ثبت رسانده است

وصیت نامه شهیده مریم فرهانیان

ما همه امانت هستیم...وصیتم را با نام خدا، این بزرگ ترین بزرگ ترها، این یگانه مطلق، این فریادرس مستضعفان، این درهم كوبنده كاخ ستمگران و یزیدیان، این منجی حق و عدالت، این فرستاده قرآن، این شنونده غم ها، این مشكل گشای دردها و ...شروع می كنم.اول از هر چیز از انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی، به اندازه فهم خودم و وظایفی كه بر دوش داریم بگویم، انقلابی كه با دادن خون هزاران شهید و هزاران معلول به اولین مرحله پیروزی خود رسید.انقلابی كه مردم درآن، اسلام را، این كامل ترین دین را مبنای كار خود قرار دادند و از آن الهام گرفتند و وحدتی را كه به دست آورده بودند، با توجه به دین اسلام و رهبری قاطع امام آن را حفظ كردند. قدر این رهبر را بدانید و همواره پشت سر او باشید. از امام پیروی كنید. به پیام ها و فرمان ها و دستورات اسلامی امام توجه كنید و سعی كنید كه از هر كلمه امام درس بگیرید. امام را تنها نگذارید. این هوای نفسی را كه امام از آن صحبت و سعی می كند كه آن را از وجود ما بزداید، شما هم سعی كنید كه در این راه موفق شوید. سعی كنید خود را ...

 دانلود ویژه نامه شامل ( یک عدد سخنرانی ، دو عدد آهنگ و یک عدد مداحی و 10 پوستر و یک پستر لایه باز )

کلیک کنید
رمز : www.tumour.ir
منابع
+++ 
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما بر روی کدام یک از موضوعات سایت باید بیشتر کار شود.
    آمار سایت
  • کل مطالب : 210
  • کل نظرات : 69
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 161
  • آی پی دیروز : 69
  • بازدید امروز : 314
  • باردید دیروز : 869
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,724
  • بازدید ماه : 2,491
  • بازدید سال : 47,472
  • بازدید کلی : 287,520